زندگی نامه ی استیو جابز
اپل خلاق ترین شرکت کامپیوتری در دو دهه ی اخیر ، راه و رسم جدیدی برای زندگی به وجود آورده است.محصولات خارق العاده و انقلابی آن همواره دنیای فناوری را به چالش کشانده است و سبک های متفاوتی از دستگاه ها را با طراحی های بسیار حرفه ای به بازار ارائه کرده است.استیو جابز
اما پشت این کمپانی عظیم که بیشترین سهم پیشرفت برای آن به ارمقان آورد، کسی نبود جز استیو جابز Steve Jobs موسس و مدیر اجرایی سابق اپل. در این مقاله قسمت داریم که برخی از بارزترین جنبه های حرفه ای استیو جابز در این راه را بازگو کنیم.با ما همراه باشید.
به دلیل علاقه ی فراوان به شرکت اپل و استیو جابز ، همواره شایعات زیادی در دنیای اینترنت پراکنده شده است و حرف ها و بزرگ نمایی های زیادی در این رابطه رخ داده است.گاهی هم مخالفان بدترین سخن ها را به او نسبت داده اند و او را شخصی کوچک می دانند.اما در اینجا بدون هیچ گونه طرفداری و بر اساس کتاب زندگی نامه استیو جابز و منابع رسمی ، اقدامات بزرگ او را شرح میدهیم و امیدواریم تا هم برای جوانان پر انرژی و آینده دار و هم برای مدیران مفید باشد.
استیون پاوول جابز معروف به استیو جابز در فوریه ۱۹۵۵ در شهر سان فرانسیسکو آمریکا به دنیا آمد.دوران کودکی شادی داشت و همواره از پدر و مادر خوانده ی خود با تعصب خاصی حمایت میکرد.یکی از اولین سرمشق های زندگی استیو،زمانی بود که پدرش پاوول برای اطراف خانه در حال ساخت حصار چوبی بود.پدرش سخت اصرار داشت که همه چیز باید کامل و بدون نقص و ایراد باشد و حتی قسمت هایی که در دید نیستند هم باید به بهترین شکل و کامل ساخته شوند.در این دوران در گاراژ شخصی پدرش که در منزل بود استیو شروع به یادگیری از پاوول کرد و با تعدادی از دستگاه های آن دوران مانند رادیو آشنا شد.این تفکرات از کودکی در او علاقه ی شدیدی به این دسته از محصولات ایجاد نمود و به او یاد داد که همه ی قسمت های یک محصول باید بی نقص و کامل و عالی طراحی شده باشد.پس از معرفی کامپیوتر همه بسیار خوشنود بودند اما با شنیدن قیمت بسیار بالای آن ناامید شدند و گویی شکستی برای جابز رقم خورد.یکی از فلسفه های مدیریتی جابز این بود که ” بسیار تعیین کننده است ” که اکنون یا هر موقعی،تاس را بیاندازی و ” شرکت ” را روی یک ایده با تکنولوژی جدید ” شرط بندی ” کنی.
در زمانی که شانزده ساله بود با شخصی به نام استیو وازنیاک ( موسس دیگر شرکت اپل ) که بیست و یک سال سن داشت،آشنا شد.به کمک یکدیگر در گاراژ خانه ی استیو اولین دستگاه ها را طراحی و تولید کردند . دانش حرفه ای وازنیاک خیلی بیشتر از استیو بود و در وسایل الکتریکی بسیار حرفه ای بود اما از روی دیگر جابز در بازاریابی و مدیریت تبحر فوق العاده ای داشت و در آن دوران با تیزهوشی او توانستند سود خوبی به دست بیاورند.این همکاری از همان دوران باعث بوجود آمدن گروهی یک پارچه و حرفه ای شد.
Apple I ، در سال 1976 به دست وازنیک و به کمک جابز ساخته شد.برای فروش آن نیاز داشتند که شرکت را به ثبت برسانند و شرکت اپل کامپیوتر در گاراژ منزل شخصی پدرش متولد شد.شخص سومی هم شریک بود که رونالد وین نام داشت که اولین لوگوی شرکت نیز توسط همین فرد ساخته و طراحی شد . در این زمان شرکت نیاز به بودجه و کمک های مالی داشت که بتواند رشد نماید که شخصی به نام مایک مارک کولا مدیر بازاریابی محصولات اینتل در اپل سرمایه گزاری کرد و کمک او باعث ایجاد جهش بزرگی در شرکت شد.
اپل به خوبی در حال پیشرفت بود و بر روی محصولات عالی دوران خودش به رهبری استیو جابز کار میکرد اما با گستردگی شرکت و افزوده شدن شاخه های گوناگون مانند اپل ۱ و اپل ۲ و سیستم عامل مکینتاش نیز به یک مدیر عامل اجرایی قوی احساس میشد . استیو با جان اسکالی رئیس کمپانی کوکاکولا صحبت کرد و به روش خود او را ادغا کرد که سمت مدیر عاملی اپل را قبول کند.استیو قدرت زیادی در سخن رانی داشت و می توانست به راحتی با مهندسان خود صحبت کند تا خواسته های او را عملی کنند.جمله ای که جابز به استالی گفت یکی از معروف ترین سخنان او می باشد
Apple II شرکت را از گاراژ خانه ی پدری جابز به قلعه ی صعنت کامپیوترهای شخصی رساند . فروشش از 2500 دستگاه در سال 1977 به 210.000 هزار در 1981 افزایش یافت.اما جابز هنوز بی قرار بود.طراحی بدنه ی آن کاملا توسط جابز صورت گرفته بود ولی همه آن را شاهکار وازنیاک می دانستند . پس استیو باید دستگاه خود را می ساخت ! در همین حال Apple III را ساخت که محصولی بسیار بد و ضعیف از آب در آمد. نتیجه ی کار صفحه مدارهایی بود که با اتصال های ضعیف روی هم سوار شده بودند . پس از این موضوع جابز فاصله ی کمی گرفت و به سراغ پروژه های دیگر رفت.در این میان دو مهندس از شرکت HP استخدام نمود و نام آن سیستم را لیسا گذاشت و با یک تیر دو نشان زد . اول اینکه طراحی کاملا مختص جابزبود و دوم نام دختر نخواسته ی او بود.
Apple Lisa در سال 1980 ارائه شد، کامپیوتری گران قیمت که کاربران تجاری را هدف قرار داده بود و یکی بزرگ ترین رویدادهای کامپیوترهای شخصی در این بازه رخ داد.ارائه GUI یا همان رابطه ی گرافیکی با کاربر برای اولین بار ، رهبر اصلی تیم لیسا خود استیو بود و قصد داشت تا قدرت خود را به رخ دنیا و همچنین شرکت خود و رقیبان بکشد.پروژه ی لیسا بعد از دو سال توسط خود استیو لغو و منحل شد و به گروه مکینتوش پیوست . ماجرای محیط گرافیکی به این صورت بود که جابز در شرکت زیراکس سرمایه گزاری بزرگی کرد که به سود هر دو طرف بود.زیراکس در ان روزها بر روی رابط های گرافیکی کار میکرد و در یکی از بازدید ها استیو جابز ، به آن سیستم علاقه مند شد و پس از بازگشت به اپل سریعا اقدام به ساخت و طراحی و الگو برداری از زیراکس کرد.اما کار مهمی که انجام شد این بود که اپل ساختار گرافیکی را بسیار حرفه ای تر و بی خطاتر طراحی کرد.عاملی که مهندسان اپل را از دیگران جدا می سازد
شرکت پیشرفت خوبی داشت .برنامه های گوناگون با نظارت مستفیم جابز در حال رشد بود.رفتار جابز در شرکت بسیار صریح بود.اگر کسی خوب کار میکرد یا ایده ی جالبی داشت ، استیو از او استقبال میکرد و جایگاه خوبی در دیدگاه او داشت.اما رابطه ی خوبی با مهندسان درجه پایین و معمولی شرکت نداشت.در مقابل ایده هایی که بسیار پیچیده بودند کاملا مخالفت میکرد.خوی جنگجویی داشت و اشکالات را مستقیما به مهندسان بازگو میکرد که گاها مورد رنجش آنها قرار میگرفت.
پس از ارائه ی سهام، استیو و بیش از ۳۰۰ نفر دیگر ثروتمند شدند.اما استیو شخصی مادی گرا نبود و رویکرد او در مورد این قبال پیچیده بود . او یک هیپی مخالف با مادی گرایی بود که با کار بر روی اختراعات رفیق خوش دلش وازنیاک که می خواست آنها را رایگان به دیگران بدهد،سرمایه دار شد.او یک زاهد اهل ذن بود که به سفر معنوی هند رفت و بعد ها به این نتیجه رسید که ماموریتش ایجاد یک کسب و کار حرفه ای است.استیو علاقه ی خاصی به اشیای فیزیکی خوش ساخت داشت.مانند اتوموبیل های پورش و بنز و وسایل براون.فارغ از ثروت زیادش،هیچ گاه در منزلش نمونه هایی از تجمل گرایی دیده نمیشد. هیچ وقت راننده ی شخصی و محافظ برای خود استخدام نکرد و خود رانندگی و مواظبت از خود میکرد.
اولین دفتر اپل بعد از گاراژ خانه،در همسایگی دفتر فروش سونی قرار داشت.سونی به خاطر طراحی محصولاتش معروف بود.بنابراین جابز به دفترشان سر میزد و از متریال های استفاده شده از نزدیک بازدید و بروشورها را نگاه می کرد.ولی علاقه جابز نسبت به آنها کم شد و به طراحی ایتالیایی دل باخت.جابز مداوم تاکید میکرد که محصولات اپل ساده و بی تکلف خواهد بود : ” به جای آنکه آنها را مانند سونی با ظاهر صنعتی سیاه،سیاه و باز هم سیاه درست کنیم.مثل براون براق و اصیل و از منظر تکنولوژیک بی غل و غش طراحیشان خواهیم کرد ” .زمانی که در حال طراحی مکینتاش بودند جابز به مهندسان اصلی در جلسه ای بازگو کرد که طراحی می بایست مانند یک اتوموبیل پورش باشد!
در حالی که جابز یک مدیر با جذبه و دقیق بود تعدادی از کارمندان آن دوران از او به عنوان یک مدیر نالایق و نامنظم یاد میکردند و از رفتارهای تیز او ناراحت بودند.از طرف دیگر فروش ناموفق اپل باعث وخامت در رابطه ی کاری با اسکالی شد و در نهایت به یک مبارزه ی قدرت بین دو طرف انجامید.اسکالی دانسته بود که جابز در تلاش برای برقراری یک کودتای درونی بود تا او را از قدرت به کنار بکشاند.پس اسکالی در ماه می 1985 جلسه ای برای حل این مشکل ترتیب داد.هیئت مدیره ی اپل به همراه اسکالی ، جابز را از وظایف مدیریتی و رهبری گروه مکینتاش کنار گذاشت و عملا جابز کاری نداشت. پنج ماه بعد استیو به طور کامل از اپل استعفا داد و در همان سال شرکت نوپای NeXT Inc را برپا نمود.جالب است که بدانید فردی که جابز او را با مبلغ بالایی به اپل آورده بود ، او را از شرکت خودش اخراج کرد !.
در سخنرانی سال ۲۰۰۵ در دانشگاه استنفورد ،جابز بیان کرد که : سنگینی موفقیت با سبکی شروعی دوباره جایگزین شد.این موضوع من را آزاد کرد تا به یک دوره ی بسیار مهم در زندگی ام وارد بشوم و من مطمئن هستم که هیچ یک از این ها هیچ وقت اتفاق نمی افتاد اگر از اپل اخراج نمیشدم.طعم این اخراج بسیار بد بود ولی من احساس میکنم که بیمار به آن نیاز دارد.
پس از جدایی او در سال 1985،استیو با سرمایه 7 میلیون دلاری شرکت NeXT Inc را برپا کرد.تیمی قدرتمند از اپل را با خود به شرکت جدید آورد و شروع به خلق محصولات عالی نمود.جابز اصرار داشت برای تولید کامپیوترهای نکست،کارخانه ای کاملا اتوماتیک و پیشرو باید ساخته شود.،درست مانند پروژه ی مکینتاش.در اینجا هم رویکردهای متفاوتی داشت که اکثرا اشتباه بود اما افراطی تر دنبال میشد.در سال 1998 اولین کامپیوتر نکست معرفی شد.با حضور جابز در صحنه،تشویق ها بالاتر رفت و او کنفرانس را شروع کرد و از کلمات مبالغه آمیزی همانند ” فوق العاده ” استفاده میکرد
در سال 1990 شرکت او NexTcube را معرفی کرد و جابز آن را به عنوان اولین کامپیوتر فردی که جای گزین کامپیوترهای آن زمان بود را تبلیغ کرد. با ابداع عالی آن ، NexTcube قادر بود برای اولین بار صدا،تصویر،گرافیک و ویدیو را در ایمیل به اشتراک بگذارد.در این زمان بود که تکنولوژی WebObjects که محیطی برای توسعه برنامه های تحت وب بود،توسط استیو معرفی شد. Itunes Store در حال حاضر این تکنولوژی استفاده میکنند.
استیو پا را فراتر گذاشت و گروه طراحی که بعدا به پیکسار معروف شد را به قیمت 10 میلیون دلار خریداری نمود . اولین فیلمی که بعد از آن منتشر شد، انیمیشن محبوب Toy Sotre بود که جابز نقش تهیه کننده ی اجرایی را داشت.در این دوره پیکسار و دیزنی کشمکش های فراوانی داشتند که خلق و خوی جابز نیز به آن دامن میزد.
یکی از آرزوهای جابز برپایی شرکتی ماندگار بود.در سن 12 سالگی وقتی شغل تابستانیی در HP گرفت، آموخت که یک شرکت سالم بیش از هر فرد خلاقی می تواند ابداع و نوآوری کند.خودش در این باره گفت : ” فهمیدم که گاهی بهترین نوآوری و ابداع،خود شرکت است.یعنی روشی که شرکت را سازماندهی میکنی.چشم انداز تاسیس یک شرکت به خودی خود مسحور کننده است . وقتی فرصت بازگشت به اپل دست داد،می دانستم که وجود من تنها بدون شرکت،بی فایده خواهد بود و به همین سبب تصمیم گرفتم بمانم و به بازسازی اپل بپردازم.
استیو علاقه ی زیدی به موسیقی داشت و طرفدار باب دیلان بود.با معرفی Ipod پخش کننده همراه، Itunes موزیک پلیر و ITunes Store نقش خود را در دنیای موسیقی ایفا کرد و انقلابی بزرگ به وجود آورد.برای تولید آن به حافظه های کوچکی نیاز بود که فقط در شرکت توشیبا وجود داشت.پس استیو با مبلغ 10 میلیون دلاری این تکنولوژی را نصیب خود کرد.در طراحی آن جابز شخصا دخالت میکرد و و کاملا با سلیقه ای او به جلو میرفت.اما کاملا حرفه ای و پیشتاز.همه چیز به درستی انتخاب شده بود و درسال 2001 آیپاد را معرفی کرد.6 سال پس از آنکه شرکت تجربه ی خوبی کسب کرده بود،اپل وارد تجارت تلفن های همراه شد و Iphone را ارائه کرد.فناوری صفحات لمسی با قابلیت چند انگشتی را به دستگاه افزود و و علاوه بر آنکه یک تلفن همراه بود ، قابلیت های Ipod را نیز داشت و با دارا بودن یک مرورگر قوی ،همه چیز زیر دستان شما بود.طرح اولیه Iphone از سال 2005 زیر نظر جابز شروع شده بود .این دستگاه انقلابی دیگر به وجود آورد طوری که آمار نشان داد از هر ده آمریکایی ، شش نفر از آن آگاه بودند و مجله Time از آن به عنوان ” ابداع برتر سال 2007 ” یاد کرد.پس از آن Ipad رونمایی شد که باز هم جنجال به پا کرد.موفقیت بزرگ دیگری برای استیو بود که دنیای فناوری را متحول کرد.استیو بعدا بازگو کرد که توسعه Ipad قبل تر از Iphone شروع شده بود سالیان سال بر روی آن کار میکرده است.
متاسفانه استیو مبتلا به سرطان بود.کناره گیری جابز در سال 2011 میلادی از عنوان مدیر اجرایی اتفاق مهمی افتاد اما او همچنان به عنوان عضو هیئت مدیره باقی ماند. پس از اعلام این موضوع،پنچ درصد از سهام اپل در همان لحظه سقوط کرد.موضوع سلامت او سال ها تیتر روزنامه های مختلف بود . حقوق پایه ی او در اپل یک دلار در سال به عنوان مدیر عامل اجرایی بود و دارای 5426 میلیون سهم از اپل به ارزش 2.1 میلیارد دلار و 138 میلیون سهم از Disney به ارزش 4.4 میلیارد بود.او اعلام کرده بود که 50 سنت از یک دلار او برای،برای حضور د جلسات و نیمی دیگر او برای کارایی او در شرکت است.دارایی او در سال 2010 ، حدود 8.3 میلیون دلار تخمین زده شد که او را در جایگاه چهل و دومین امریکایی ثروت مند قرار داده بود.
او جوایز و افتخارات زیادی برای تاثیر خود در تکنولوژی و صنعت موسیقی دریافت نموده و از محبوبیت بالایی برخودار است.از او با عنوان هایی همانند ” افسانه ای ” ، ” آینده نگر ” و یا ” ایده پرداز” یاد میشود و به عنوان ” پدر انقلاب دیجیتال ” و ” استاد نوآوری ” و ” طراح کمال گرا ” توصیف میشود.
در نهایت آقای استیو پاوول جابز در سال ۲۰۱۱ میلادی بر اثر وخیم تر شدن توده ی سرطانی خود بسیار نا توان شده بود و با دنیا وداع نمود.استیو جابز
0 دیدگاه